عرق سرد

ساخت وبلاگ

فیلم عرق سرد و دیدم.ساخته ی سهیل بیرقی که دو سالی هست اکران شده.چقدر دوستش داشتم.راستش فکر نمی کردم اینقدر خوب باشه. اینکه فیلم از روی یه داستان واقعی ساخته شده و خیلی ها از موضوع اصلیش خبر داشتن می تونست کاری کنه که فیلم یه موضوع تکراری پیدا کنه که نشد.فیلم طبق معمول فیلم هایی که از روی داستان واقعی ساخته میشن تو تیتراژ اول میگه که ربطی به اون داستان نداره . مثل خشم و هیاهوی سیدی که که مربوط به داستان شهلا بود و تو تیتراژ اول نوشته بود این اون نیست.خب هست.جرا میگین نیست؟:)) شاید مجبورن که بنویسن.

در هر صورت فیلم در مورد داستان واقعی نیلوفر اردلان کاپیتان فوتسال ایرانه که شوهرش که مجری تلویزیون بوده یعنی همون مردکه نجسب تو شبکه ی ورزش که اسمش توتون چی بود ممنوع الخروجش می کنه سر یه مسابقه ی مهم. نیلوفر اردلان تو فیلم باران جان شده بود و توتون چی امیر جدیدی.و چقدر این دو بشر فووووق العاده بودن.باران جان تپل کلی وزن کم کرده بود تا بتونه بشه یه فوتسالیست.و امیر جدیدی که واقعا بازی هاش و دوست دارم چقدر ماهرانه تبدیل به یه آدم حال بهم زن شده بود.همش یاد اون متن های شعاریه گل درشت مسخرش اول برنامه هاش میوفتم:)) .
چقدر شخصیت های این زن و شوهر عالی کار شده بود.تو سینمای دست و پا بسته و محدود شده ی ما که نمیتونن زن و شوهر خیلی از احساسا رو نشون بدن کارگردان با دور زدن خط قرمزا چقدر خوب حس ها و لمس ها رو نشون داد.اونجا که تو ماشین ما اکت های زن و شوهر رو می بینیم و از روی حرکت هاشون متوجه میشیم که مثلا باران دست امیر جدیدی و گرفته.یا اون سکانس تو خونه.نگاه های امیر جدیدی به باران وقتی داره براش قلیون آماده میکنه.جقدر خوب کار شده بود .
سحر دولت شاهی و دوستم هدی زین العابدین هم بودن که اونام تو جای خودشون خیلی خوب بودن. 
فقط هنوز برام یه جاش جای سواله اونم اینکه وقتی جلوی محضر مرد اون ورق اجازه رو پاره کرد مگه اون اجازه جایی ثبت نمیشه تو سیستم که با پاره شدنش همه چیز کنسل شه؟ فکر کنم حتی اگه کاغذ هم پاره شه به هر حال اون اجازه تو سیستن ثبت شده دیگه...اینو نگرفتم.سوتیه یا واقعا مشکل حقوقی.
سکانس اخرشم دلم میخواست یه جور دیگه باران انتقام میگرفت.یه جورایی دلم خنککک نشد.
تدوین فیلم فوق العاده بود . جاهایی که بازی باران و تمرین هاش و گل زدن هاش و نشون میده عالیه.یکی از سکانس های مورد علاقم تو فیلم هم جایی هست که اخرای فیلم که از تیم اخراج میشه میره و تو یه زمین با پسرهاا فوتبال بازی میکنه.اینجاس که عشقش به فوتبال کاملا مشخص میشه.
باید فیلم اول این کارگردان رو هم ببینم.اسمش من هست و لیلا جان حاتمی و امیر جدیدی بازی کردن.مخصوصا فهمیدم که شیوه ی روایت اون فیلم هم خیلی خاصه.
راستی یه جایی خوندم که خیلی ها فریاد وا اسفا سر دادن که رابطه ی باران و دوست هم تیمیش که با هم هم خونه بودن رابطه ی همج نس گرایی بوده !:)) اولن که همچین چیزی رو فیلم اصلا نمایش نداد.حتی به صورت سر نخ.که اگه بود من میفهمیدم.مگه هر دو تا دختری با هم تو یه خونه زندگی کنن هم جنس بازن؟.و اصلا که باشن .که چی؟ تا کی میخواین سرتون تو برف کنین و این قشر از جامعه رو تکذیب کنین؟.واقعا مسخرست.
در کل فیلم رو خیلی دوست داشتم.فیلمی با موضوع خیلی مهم که کاش روزی درست بشه.هم قانون.هم مرد های این مملکت.

چرا هیشکی بر نمی گرده؟...
ما را در سایت چرا هیشکی بر نمی گرده؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jamaandeh بازدید : 135 تاريخ : پنجشنبه 28 فروردين 1399 ساعت: 14:40