" خیلی خیلی خیلی دلم می خواد زنده بمونم و آینده رو ببینم . خیلی خیلی خیلی دلم می خواد این مرگی که شونه به شونم میاد و جا بزارم که نتونه بهم برسه . دستش روی شونمه و نفسش توی گوشم . از مُردن نمی ترسم اما کاش در آینده کسی از من به خوبی یاد کنه . کاش تو بیشتر از من زنده بمونی و فراموشم نکنی . مثل سنگ ایستادم و سعی می کنم گریه نکنم و هیچ وقت کسی گریه مو نبینه . اما کاش کسی به خاطر من گریه کنه . " چرا هیشکی بر نمی گرده؟...
ما را در سایت چرا هیشکی بر نمی گرده؟ دنبال می کنید